من و خدات دوتا دیوونه ایم ..

در من تمام توست و در تو تمام آنچه دوست می دارم ...

حال ما دوتا چه خوبه همیشه‌‌‌‌‌‌:)

گز کردن هزار باره‌ی انقلاب تا ولیعصر با تو، خنده‌هامون، بی‌قید بودن‌ هامون، ذوق کردنا و حرفامون

کی مثه تو می‌تونه اننننققددددر با بودنش بهم حال خوب و آرامش و انگیزه برا ادامه دادن بده؟

کی‌ مثه تو می‌تونه این مسیر تکراری رو انقددددر جذاب کنه که هزاربارم بریم و برگردیم نفهمیم که چقد رفتیم و چقدر گذشته

حالم با تو بهترینه، وقتی با ذوق دوست‌داشتنی‌هامو بهت نشون میدم، وقتی ساعت‌ها پشت میز چوبی کافه می‌شینیم و انقددددر گرم صحبت می‌شیم که نمی‌فهمیم کی روز بود، کی شب شد، وقتی بعد از غذا حرفامون تموم نشدنیه و میگی چایی بیارن و قوری قرمزمو با قوری صورتیت عوض می‌کنم و میگم از قرمز بدم میاد و مسخرم می‌کنی :) وقتی تنها کسی هستی که می‌تونم از کوچک‌ترین مسائل زندگیم تا بزرگ‌ترین دلخوشی‌هام باهات حرف بزنمو برق خوشی رو تو چشمات ببینم، وقتی رو لب جفتمون لبخند حاکی از رضایت می‌شینه و کی اندازه من و تو می‌فهمه که این لبخند رضایت برا مایِ همیشه ناراضی چقدددر با ارزشه :)

می‌دونی شاید ماها احمق باشیم که با وجود موقعیت‌های الانمون احساس رضایت نکنیم، ولی وجود تو همیشه باعث احساس خوشبختیم بوده و هست :) و حالا چه اهمیتی داره که به باگ ظرفیت نامحدود انسان تو موفقیت توجه نمی‌کنیم و همیشه فقط با بهترین خودمون شدن (یعنی هیچ وقت) راضی میشیم؟ :)

مهم اینه که همو داریم ^___^

هادی حسن زاده
۲۳ مهر ۲۳:۴۶
انقلاب تا ولیعصر ، مسیر عجیب این روزهای منم هست...

fatemeh ^__^ :

خیلییی خوببه خیلی
داشتی میرفتی یه سری هم به اون کافه هه بزن که روش با عنصرای آهن و کلسیم نوشته CaFe :)))
خیلی جای دنجیه 😍😍
الی
۲۴ مهر ۱۴:۵۰
اگه نداشتمت که دووم نمیوردم دیوونه:)))))
بهترین حال و روزای زندگیم همیشه با تو بوده و نمیدونی که چقدر ارزشمنده...

fatemeh ^__^ :

می‌دونممم چقققدددرررر ارزشمنده 😍😍
Va hid
۲۴ مهر ۱۵:۲۰
خوش باشید!!

fatemeh ^__^ :

مرسی :)
هادی حسن زاده
۲۴ مهر ۲۳:۴۱
رفتم
اکثر کافه ها اون اطراف رو رفتم
یکی هست، اول فلسطین جنوبی (پیاده رو سمت چپ)  ، کیک مخصوص خودشون رو حتما امتحان کن.
عسل و گردو و . . . من که واقعا لذت بردم.

fatemeh ^__^ :

عه من چرا اینو جواب ندادم 😐
خب بیا باهم بریم اونجارو :))
یادت نرفته ک یه ناهار باید بهم بدی :دی
هادی حسن زاده
۲۸ مهر ۲۰:۵۱
جمعه ۵ مرداد ساعت ۵ خوبه؟
ناهار؟من؟
فعلا که تو شیرینی قبولی دانشگاهت رو باید بدی

fatemeh ^__^ :

جمعه نه
جمعه باید درخدمت خانواده باشم
بابااا
عجب ادمی هستی تو :/
تو اون باته بود برام فرستاده بودی، یه چیزی بود مبنی بر شام دادن ک من گفتم شام نمی‌تونم بیام، ناهار بریم 🙊
می‌خوای ۳ مرداد ساعت ۳ بریم؟ 🙊
اوکیه؟ 
yasna sadat
۰۵ آبان ۱۴:۵۲
حال دو تاییتون همیشه خوب:)

fatemeh ^__^ :

بسی ممنان :)
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
من ماگدالینم .. غول تماشا ...