ببین میدونی قبول دارم مسیر تا وقتی لذت بخشه ک بدونی تهش بالاخره به یه جایی میرسی، ولی قبول داری اگه مقصدت همون ول بودنه باشه چقد حال میده؟
البته باید اعتراف کنم منم دنبال کننده خاموش چن وبلاگ هستم ولی اگر خاموش هارا حضور غیاب کنند قطعا حاضری را میزنم :)
حالا الا ای خاموش های عزیزم
خودتان را به صرف یک کامنت معرفی بُنُمایید که این جانب را از کنجکاوی برهانید 🙊
والسلام و علیکم و رحمه الله و برکاته 🙊
+ مامان واقعا نمیدونستی ماهم غروب میکنه؟
- نه خب! تو مدرسه به ما گفته بودن که ماه تو آسمون هست، فقط خورشیده که طلوع و غروب میکنه! و روزام چون خورشید هست ماه نمیاد! ولی بعضی روزا ماه بود!
+ خب همین که بعضی روزا ماه و میدیدن و بعضی روزا نمیدیدین، براتون نشونه چرخیدنش نبود؟ یا اصن به این فکر نکرده بودین که اگه ماه طلوع و غروب نکنه و همین جوری تو آسمون باشه نصفه کره زمین همیشه ماهو میدیدو نصف دیگش هیچ وقت ماهو نمیدید؟
- خب فک میکردیم همین جوری فقط بالاسرمون میچرخه نه دورمون !
+ داشتم به این فک میکردم که چقد اطلاعات نجومی مردم کمه! حتی خیلیاشون نمیدونن این دنیا چقدددر بزرگه! تصور کن!
ما یه خورشید داریم که ۹ تا سیاره دارن دورش میچرخن تو مدارای مختلف ! همین منظومه ما در کنار منظومه ستارههای دیگه به دور یه سیاهچاله بزرگ میچرخه و این میشه یه کهکشان! یه عالمه ستاره دیگه دوباره یه جا دیگه باهم تشکیل کهکشان میدن!
و حدودا یه میلیون کهکشان میشه یه خوشه کهکشانی ! حالا ما تقریبا صد میلیون خوشه کهکشانی میتونیم داشته باشیم
خوشه های ستارهایم که توشون گمن! مامان میتونی تصور کن جهان چقد بزرگه؟ بعذ تازه همه اینا میشه آسمون اول! و خدا میگه هفت تا آسمون آفریده که این کوچک ترینشه! ما حتی این اولیشم زیاد سر از کارش در نمیاریم و هنو همه جاشو ندیدیم!
- وای فاطمه !
+ میدونی قسمت جالب قضیه کجاس؟ اینجاس که ماها وقتی یه خونه ساده میخوایم بخریم، از شش ماه قبلش میریم محله مورد نظرمونو پیدا میکنیم و کلی در مورد محیط و آب و هوا و همسایه ها و هزارتا چیز دیگش تحقیق میکنیم! اما خیلیامون n ساله به این دنیا اومدیم و حتی برامون مهم نیس بفهمیم کجا اومدیم! در حد یه کنجکاوی ساده هم جایی تومغزمون برا اینا نیست!
- آره راس میگی!
+ خدا تو قرآن میگه این دنیا بازیه! کاش وقتی میمردیم نمیرفتیم بهشت و جهنم ! میرفتیم مرحله بعدی! زیر آسمون دوم!
- بی خیال تو رو خدا ! تو همین دنیاشم موندیم!
+ میدونی برا من این دنیا تازه مرحله اول بازیه! این طوری که مثلا خدا بهم میگه خب اکی! الان اینجایی و یه مدتی زمان داری که بهترین کارهایی که ممکنه رو انجام بدی ! و خودت نمیدونی که اون زمانه چقدره! نگاه چقد بازیش هیجان انگیزه! این جوری مجبوری از کوچک ترین زمانهات بهترین استفاده رو بکنی چون هر لحظه ممکنه وقتت تموم شه و شوت شی مرحله بعد!
این دنیا تمام سعیمو میکنم که هم اینجارو خیلی خوب بشناسم هم انقد خوب باشم که بتونم اون دنیا ادامه بازی رو برم! دلم نمیخواد تو مرحله اول گیم اور شم مامان! ولی عوضش وقتی بردم، اون دنیا به خدا میگم ، خدا جون من این دشت و قصر و باغ و بستان و نمیخوام! من میخوام بازم بازی کنم! یه سفینه بهم بده و یه نقشه! خدا من نقشه آسمون دومتو میخوام، بیا ادامه بازیمونو بریم.. میدونی خدا دوسم داره! بازی کردنم دوس داره… حس میکنم بهم اجازه میده که برم طبقه دومشو بشناسم و هی هر دفعه برم مرحله بعد! انقد که برسم به آسمون هفتم… اون موقع میگم خب! من هنو خسته نشدم و خدا میخنده :) میخنده و یه دنیای خارق العاده دیگه برام خلق میکنه! یا نه! یه دنیای جدید نمیخوام! ازش میخوام که دوباره بفرستم مرحله اول! با همون سفینه هه! یا شایدم ازش خواستم یادم بده یه سفینه خارق العاده بسازم… وای ک چه ماجراهایی داریم با خدا….
- دیوانه تر از تو چه کسی هست؟ بگو :)
+ در راستای ناراحتی از کم دونستن مردم از نجوم و دنیای اطرافشون، میخوام یه کار کوچیکی انجام بدم! یعنی قبلا انجام میدادم! ولی الان میخوام ادامش بدم! اون بالا تو قسمت گذری به بیرون چن تا پست در مورد دنیای عجیبمونو نجوم گذاشتم که از این به بعد سعی میکنم اندک اطلاعتمو راجع به این جهان لایتناهی با دوستام به اشتراک بذارم! باشد ک دوست داشته باشین و کنکجاو شوید :)
تا آخر تابستون همین امسال نجوم برام فقط تو ساختار ستارهها و مکانیستم تشکیل و تحول کیهان و دنیای فرمولا و انتگرالا خلاصه میشد…
رصدای باشگاه که به خاطر جو امتحان آرامش نداشت
یعنی دروغ چرا
اون چن دقیقهای که جمعیت تو سالن بودنو حاضر میشدن می کندم و میومدم بیرون و اون لحظهها آخر آرامش بود
اون شب که تو چشمنای زمین فوتبال خوابیده بودمو تو آسمون غرق شدم
یادش بخیر واقعا!
تو راه یزد برا رصد فاینال با امیر قدر ستارههارو حفظ میکردیم
تو راه اسکچ میزدیم
کری میخوندیم برا هم
رصد چه چیزی بود...
با این که وقتی نمرش اومد عملا نابود شدم و یه برنز بهم هدیه داد ولی بازم رصد بود
با همون اباهت و عشق و آرامش خاص خودش
یادمه دومین باری که با باشگاه رفتیم رصد ماه میومدو حدودا ساعت ۱۲ غروب میکرد
بعد از این که اومدیم تهران امیراحسان این عکس رو برام فرستاد و گفت خودش گرفته و من عملا نابود شدم :))))
اخه هرچی تلاش کرده بودم از پشت تلسکوپ عکس بگیرم از ماه نشده بود :دی
اون روز هرچی بهش گفتم بهم یاد بده عکاسی نجومی نداد که نداد :/
گفت طلارو که گرفتی بت یاد میدم :/
اون روزا گذشت و من برنز شدم و نتونستم یاد بگیرم و الانم که بهش میگم میگه بذار رصد بریم بت یاد میدم!
میدونید؟ بدجنسه کلا :| ولی خب من بی کار نشستم که :))
امشب دوربینو شارژ کردم عزممو جزم کردم که از ماه عکس بگیرم :))
بااین که عکسای اولم یه جوری بود که انگار از لامپ عکس گرفتم تا ماه ولی انقد تنظیماتشو تغییر دادم تا بالاخره شد ^___^
بالاخره از این گوی جادویی عکس گرفتم
بدون سه پایه :دی
اونم امشب که براش یه شب خاص بود
که اومده بود بهمون بگه آهای زمینیاااا منو میبینید؟ الان نزدیک ترو پرنورتر از همیشه اومدم که بهتون بگم دوستون دارمممم
قد یه دنیااا :)
تا عمر دارم این روز کزایی رو فراموش نمیکنم
روزی که به جایی رسیدم که به عنوان یه شخص حقیقی ارزشمند جایی برا گفتن حرفام بود، فقط میگم تف به این مملکت
تف به این مملکت که حلال خدارو حروم میدونن و حروم خدا رو حلال
که به هر ضرب و زوری و هر بهانهای تو زندگی خصوصیت دخالت میکن
خدایا
چن شب دیگه بخوابم ، صب چشامو تو این جهنم باز نمیکنم ؟
ممنونم به خاطر همه کسایی که تو این سالا به نفرتم اضافه کردن که هر ثانیه مصمم تر به رفتن، به خلاص شدن از این جهنم دره، فک کنم و براش تلاش کنم
ای کشور لعنتی
ازت متنفرم
بعد از مدتها اینجا نوشتن
به بهانهی یک چالش دوست داشتنی
برسد به دست آشنای جدیدم :)
[ایهام داره جمله :دی]
این دومیه همین جوری یوهوییه :دی
باحال شد دیوونگیهای آخر شب :دی

-
فروردين ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱ )
-
آبان ۱۳۹۶ ( ۴ )
-
مهر ۱۳۹۶ ( ۶ )
-
شهریور ۱۳۹۶ ( ۱ )
-
مرداد ۱۳۹۶ ( ۵ )
-
تیر ۱۳۹۶ ( ۹ )
-
خرداد ۱۳۹۶ ( ۱۶ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۲۱ )
-
فروردين ۱۳۹۶ ( ۱۶ )
-
اسفند ۱۳۹۵ ( ۲۱ )
-
بهمن ۱۳۹۵ ( ۳۷ )
-
دی ۱۳۹۵ ( ۲۲ )
-
آذر ۱۳۹۵ ( ۲۸ )
-
آبان ۱۳۹۵ ( ۷ )
-
مهر ۱۳۹۵ ( ۱ )
-
شهریور ۱۳۹۵ ( ۲۰ )
-
مرداد ۱۳۹۵ ( ۱۹ )
-
تیر ۱۳۹۵ ( ۲۷ )
-
خرداد ۱۳۹۵ ( ۲۷ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۲۷ )
-
فروردين ۱۳۹۵ ( ۱۴ )
-
اسفند ۱۳۹۴ ( ۱۴ )
-
بهمن ۱۳۹۴ ( ۶ )
-
دی ۱۳۹۴ ( ۵ )
-
آذر ۱۳۹۴ ( ۴ )
-
آبان ۱۳۹۴ ( ۵ )
-
مهر ۱۳۹۴ ( ۱۳ )
-
شهریور ۱۳۹۴ ( ۲ )
-
مرداد ۱۳۹۴ ( ۴ )
-
تیر ۱۳۹۴ ( ۱۴ )