من و خدات دوتا دیوونه ایم ..

در من تمام توست و در تو تمام آنچه دوست می دارم ...

46 ●

داریم کم کم به مرحله یک و استارت آزمون بزرگ نزدیک میشیم

آزمونی که تواین یک سال و چند ماه به صورت جدی بخش بزرگی از زندگی روز مره ام رو تشکیل داده و کلی براش تلاش کردم

داره روزا و ساعتا پشت سر هم میره و من تمام تلاشم اینه ک فقط هدف گذشتن نباشه

بهتر شدن و پیشرفت کردن باشه

بدون شک المپیاد زندگی منو ، و دیدمو نسبت به خدا ، زندگی ، آینده و خیلی چیزا عوض کرده

قدم گذاشتن تو این مسیر فارغ از سختی های بعضا طاقت فرساش ( گاهی البته ) یه زندگی دوباررو بعد اون همه اتفاق بد و شکست بهم داد که از این بابت واقعا از خدا ممنونم ..

فک می کنم زندگی المپیادی ، وقتی تو مدرسه غیر المپیادی درس می خونی ، یه زندگیه سراسر آموزنده و صبور کننده بود و هست و انشالله خواهد بود ...

ایده های زیادی برا خودم ، آیندم ، مدرسمون و بچه هایی که شاید به من نیاز داشته باشن دارم ..

ایده هایی ک لحظه به لحظه برام انگیزس و به خاطرشون از خدا خواهش می کنم ..

خواهش می کنم تا کمکم کنه بتونم بهشون جون بدم ..

قوت بدم تا به سهم خودم ،دنیای اطرافمو مهربون تر کنم ...

مطمئنا هر موفقیتی ک بدست بیارم اول از همه مدیون اعتماد های بی دریغ و ریسکی مامانمه ..

بدون شک تو زندگیم ، مهربون ترین ، دلسوز ترین ، محکم ترین ، تاثیر گذار ترین و خلاصه بهترینه ..

و من هر ثانیه به خاطر نفس کشیدنش از خدا ممنونم ..

و امیدوارم خدا کمکم کنه تا بتونم جواب خوبیاشو به بهترین شکل بدم

آمین

من ماگدالینم .. غول تماشا ...