من و خدات دوتا دیوونه ایم ..

در من تمام توست و در تو تمام آنچه دوست می دارم ...

مگه میشه تو نباشی و

از هواپیما پیاده میشی ، یه نفس عمیییق با تمام وجودت حالتو خوب می کنه
جایی هستی ک وجود اون توش آروم گرفته و تو هم ازش آرامش می گیری
یادِ همه ی چشم انتظاریات میوفتی و اشک تو چشمات حلقه می زنه
راه میوفتی ب سمت در خروجی :
- خانوم ماشین نمی خواین ؟
- لطفا برین حرم ..
- بله حتما

من ماگدالینم .. غول تماشا ...