ما هم دلمون برات تنگ شده گوگولی جانم، چرا من دارم گریه میکنم الان؟ :| راست میگی یه جور خاصی باید بنویسی فقط
باب میل اینا ننویسی نمیخوننت و میخوره تو روحیه ات..
نظر جدید خیلی خوبه، منم دوسش دارم خیلی.. ولی خیف که دیگه کامنت خورم ملس نیست =))
میفهمم، مشغله هات زیاده نمیتونی بیای پیشمون.. ولی ساده بگیر، همینجوری بیا پیشمون هررررچی دوست داری بگو
منم اونوقت که کانال داشتم همین طوری بودم قشنگ درکت میکنم..
منم دلم خواست ویس بگیرم :| یادته یه بار بهت گفتم دلم میخواد یه چیزی رو زدی دهنم کفتی بار اخرت باشه همه ش میخوای میخوای؟ الان میخوام :|
راست میگی مسعولین بیان آبو قطع کردن رفیقم. فاطمه من چرا مشهد نیستم؟ تو چشای من نگا کن بگو من چرا نیستم اونجا الان از اون شیرینی ها که بهت قول دادم برات بپزم؟ بریم از اون ویفرا برام بخری که یه بار حواست نبود خریده بودی؟ دلم خواست که خب :(
منم میبینم چهلو هشت روز مونده و هنوز کاری نکردم. اتفاقات اخیر زد شیر آب زندگیمو قطع کرد. منم ناراحت شدنم دست خودم نیست و ناراحتم میکنن بعد نمیتونم بخونم، این دست من نیست و وااااقعا رو مخمه. :/
فاطمه؟ من شخصاً خیلی دوستت دارم، خیلی خیلی خیلی خیلی. خب؟ یه بار دیگه فقط همچین بغضی تو صدات باشه جووووری میزنم تو دهن اون خرست که بره سیاه چاه :|
منم امیدوارم همون اتفاقی که دوستش داری بیفته. هر چی که باشه حالا :)
کصافط ِ مرض من چرا تو تو تله نیستم؟ یه لحظه دلم تله خواست، دلم از اون دیوونگی ها خواست که بعد عین این خواهر بزرگترا دعوام میکردی.. آخ آخ یادش بخیر پیر شدیم رفتا :|
fatemeh ^__^ :
چقد خوبی بهار
چقد کامنتت خوب بود اصلا :)
بیان همین ک تورو داره ۱۰ هیچ از بقیه سرویسا جلوعه :)
ویس بذار خب :)
تصمیم گرفتم تا وقتی موتور نوشتنم دوباره روشن نشده ویس بذارم اینجا :) توام بذار ^__^
آخ مشهد
دلم خواست اصلا :( کاش مشهد بودیم کاش…
هووم… واقعا هیچی تو این یه ماه دست من نبود و این مضحک ترین اتفاق ممکن بود :/ لعنتی
دیوونه :)
تلگرام تو و علی رو خیلی کم داره
اصن از وقتی اکانتتونو پاک کردین ناراحتم :(
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.