من و خدات دوتا دیوونه ایم ..

در من تمام توست و در تو تمام آنچه دوست می دارم ...

خدایا رحمی، صبری، نگاهی…

اگر برای سختی جان دادن های یک سری افراد خاص

کلمه‌هایی برای توصیف هست؛

برای سختی بازماندگان مرگ هیچ کلمه ای نیست

همسایه ای که نمی‌شناسی میمیرد و اشک بی مادر شدن فرزندهایش با هیچ ادبیاتی نه قابل لمس است و نه قابل توصیف… 

آقای خاص
۱۷ آذر ۱۲:۳۵
یک دوستی داشتم دبیرستان، درسخون بود ولی امتحان روز شنبه ش رو اصلا خوب نداد، گفتم چی شده؟ گفت صبح جمعه با صدای گریه زن همسایه بیدار شدیم دیدیم شوهرش فوت کرده، تا شب من افسرده بودم (در حالی که با همسایه شون هیچ ارتباطی نداشتن حتی سلام علیک) که آینده این زن و سه تا دخترش چی میشه...
کلا چه بی پدر شدن چه بی مادر شدن دیگران بسیار آدم رو افسرده میکنه... خدا همه پدر مادرها رو حفظ کنه و عمر با عزت بده

fatemeh ^__^ :

واقعا به دوستتون حق می‌دم
اوهوم
همین طوره 😔
انشالله
pary daryay
۱۷ آذر ۱۸:۱۵
نمیدونم چرا یاد این افتادم
میخواستم درموردش پست بنویسم حالا اینجا به تومیگم
چند روز پیش یکی از اقوام روضه داشت بعد مداح وسط روضه گفت : کاش بچه ی یتیم داخل این جمع نباشه اگه هست بره بیرون دوستم با خنده گفت: ماخوده صاحب خونه هشت تابچه ی یتیمم هممون بریم بیرون پس
بااینکه با خنده گفت این جمله رو ولی اشک داخل چشم هاش خیلی درداور بود
درسته پدرش الان شیش ساله مرده ولی هنوزم بعد از شیش سال براشون درداوره باعث میشه اشکشون دربیاد این اشک باهیچ کلمه ای قابل توصیف نیست

fatemeh ^__^ :

از دست دادن پدر مادر یه حسیه ک آدم وقتی تجربش می کنه مثه یه گیجی ممتد و ادامه داره
نمی تونم حسامو بگم ولی
دردناک ترین حس جهان همینه
درد رفتن پدر مادر با درد رفتن هیچ احدی قابل مقایسه نیس…
من ماگدالینم .. غول تماشا ...