ماجرا از اون جا شروع میشه که یه عده میان دوره
که سواد علمیشون فول و شعورشون زیر خط فقره
نمیتونن تشخیص بدن کلاسی که توش هستن کلاس یه مدال داره سال بالاییشونه یا یه پژوهشگرو دکتر مملکت
البته این که بفهمن خیلی عجیبه!
هر کار دلشون میخواد سر کلاس میکنن
هرجوری دلشون بخواد رفتار میکنن
و وقتیم استاد میذاره میره وای میسن به معذرت خواهی های اون عدهای که هیچ کاری نکرده و فقط پاسوز حماقتا و بچهبازیهای اونا شدن، میخندن
چرا؟
چون از سال اول دبیرستان فول تایم با بهترین استادا با کمترین هزینه و بدون هیچ تنشی کلاس داشتن
به این کلاسا نیازی ندارن که
هیچ وقت درک نکردن در به در دنبال استاد گشتن و پیدا نکردن کسی که اغلب اوقات یا وقتش هماهنگ نیست یا هزینش، یعنی چی
نمیفهمن تنهایی خوندن یعنی چی
از اول همه چی براشون حاضر و آماده بوده و اونا تنها کاری که کردن استفاده بوده
بعد بخاطر وجود اونا تو کلاس
بخاطر شکم سیریشون از داشتن کلاس
دکتری قهر میکنه
یه لحظه به محدود کسایی که به کلاسش نیاز دارن فکر نمیکنه و اون لحظه آخرم میگه
نظریه تورم رو حتما بخونید
حتما
اون موقعس ک میفهمی عدالت آموزشی یعنی کشک
یعنی بچه بازی یه عده از رو دونستن زیاد و انتقامی که فقط تویی رو میسوزونه که هیچ کاره بودی
+ نظریه تورم یکی از سنگین ترین نظریههای کیهانشناسیه