من و خدات دوتا دیوونه ایم ..

در من تمام توست و در تو تمام آنچه دوست می دارم ...

صحنه ۱

قبل از افطار:

دوربین صدا حرکت

- آجی ببین بشقابا ۲۰ تاست، ظرف پنیرو گردو و خرما ۱۰ تاست. یکی درمیون بین هر دوتا بشقاب بذارشون.

+ چشم

- آجی سبزیام ۱۰تاست باید یکی درمیون بذاریم ولی یکی درمیونه خالی!

+ چشم

- قاشقا سمت راست بشقاب چنگالا سمت چپ 

+ [ نگاه ملتمسانه ]

- خب تو قاشقارو بذار سمت راست من چنگالارو میذارم

+ چشم

لیوانارو میاریم

- سمت چپ بذاریم یا راست؟

[ فک می‌کنم ]

+ راست

یه نگاه به سفره‌ی متقارنمون میندازم. ساده و شیک بدون هیچ چیز اضافه‌ای

+ آآآخخخ آخ حسین مانتومو اتو نکردم

- [ زیر لب=] من که میدونستم اخرش سفره مال منه! [بلند=] برو برو الان میان! بیا این پیرهن منم اتو کن

+ چششمم داداش گلم ^___^

بعد از شام:

صدا دوربین حرکت

بعده جمع کردن‌ ِ سفره تو آشپزخونه

+ مامان میشه من تو دست و پاتون نباشم ؟

# :))))) آره برو بچه :))

+ ^____^

کااااتتتتت

خب همگی خسته نباشید صحنه ها عالی شد..

آقاگل ‌‌‌‌
۲۰ خرداد ۲۲:۳۸
دلم به حال حسین سوخت!:دی
عجب از زیر کار در رفتین :)

fatemeh ^__^ :

خو منم کار کردم بخدا :)
* * * P * * *
۲۰ خرداد ۲۲:۵۶
خوشحالم که خوب تموم شده :)))

fatemeh ^__^ :

نه هنو تموم نشده :(
ـــــ هادی ـــــ
۲۱ خرداد ۰۳:۳۸
دلم برای ماه رمضونام 
دلم واسه خدام تنگ شده
همه چی عوض شد
همه چی

fatemeh ^__^ :

به نظرم ما خودمون همه چیو عوض میکنیم در اکثر مواقع ...
صخره
۲۶ خرداد ۱۸:۲۱
سکانس اخر عاالی بود 
مامان میشه تو دست و پاتون نباشم؟
±خیلی خوبه کد امنیتی نداری^_^:)

fatemeh ^__^ :

:دی
آخه همش تو دست و پاش بودم گناه داشت :دی

+چاکریم دیگه :)) کاریه ک از دستمون بر میاد
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
من ماگدالینم .. غول تماشا ...